عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ خوشه چین خوش اومدین امیدوارم که از مطالبش خوشتون بیاد اینجا میتونین هوشتون رو بررسی کنید خودتون رو روانکاوی کنید خودتون رو زیبا تر کنید اهنگ music گوش کنید چت chat کنید نظرتون رو بگید و......

نظر شما درباره مطالب ...؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 82
:: کل نظرات : 53

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 31
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 193
:: بازدید ماه : 917
:: بازدید سال : 2616
:: بازدید کلی : 32678

RSS

Powered By
loxblog.Com

downlod * screen saver * wallpaper * pictur * mobile عکس ، عجایب ، تستها ، روانشناسی ، حکایت

اینجا یه دفتر معماری تو اسپانیاست
ساعت 14:55 | بازدید : 1081 | نوشته ‌شده به دست منا | ( نظرات )

































:: موضوعات مرتبط: دفتر معماری در اسپانیا , ,
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
حکمت روزگار
ساعت 14:51 | بازدید : 1174 | نوشته ‌شده به دست منا | ( نظرات )
 

اسمش فلمينگ بود . کشاورز اسکاتلندي فقيري بود. يک روز که براي تهيه معيشت خانواده بيرون رفت، صداي فرياد کمکي شنيد که از باتلاق نزديک خانه مي آمد. وسايلشو انداخت و به سمت باتلاق دويد.اونجا ، پسر وحشتزده اي رو ديد که تا کمر تو لجن سياه فرو رفته بود و داد ميزد و کمک مي خواست. فلمينگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدريجي و وحشتناک نجات داد.

روز بعد، يک کالسکه تجملاتي در محوطه کوچک کشاورز ايستاد.نجيب زاده اي با لباسهاي فاخر از کالسکه بيرون آمد و گفت  پدر پسري هست که فلمينگ نجاتش داد.

نجيب زاده گفت: ميخواهم ازتوتشکر کنم، شما زندگي پسرم را نجات داديد.

کشاورز اسکاتلندي گفت: براي کاري که  انجام دادم چيزي نمي خوام و پيشنهادش رو رد کرد.

در همون لحظه، پسر کشاورز از در کلبه رعيتي بيرون اومد. نجيب زاده پرسيد: اين پسر شماست؟ کشاورز با غرور جواب داد بله.” من پيشنهادي دارم.اجازه بدين پسرتون رو با خودم ببرم و تحصيلات خوب يادش بدم.اگر پسربچه ،مثل پدرش باشه، درآينده مردي ميشه که ميتونين بهش افتخار کنين” و کشاورز قبول کرد.

بعدها، پسر فلمينگ کشاورز، از مدرسه پزشکي سنت ماري لندن فارغ التحصيل شد و در سراسر جهان به الکساندر فلمينگ کاشف پني سيلين معروف شد.

سالها بعد ، پسر مرد نجيب زاده دچار بيماري ذات الريه شد. چه چيزي نجاتش داد؟ پني سيلين. اسم پسر نجيب زاده  چه بود؟ وينستون چرچيل



:: موضوعات مرتبط: حکمت روزگار , ,
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
sms شب عید نوروز
ساعت 18:54 | بازدید : 549 | نوشته ‌شده به دست منا | ( نظرات )

1.بی اجازت دفتر  ۳۶۵ برگ جدیدتو دادم به خدا تا بهترین تقدیر رو برات نقاشی کنه

نوروز 90مبارک

2.یادت باشه:تعطیلات بزودی تموم میشه وبعدش سرکار رفتنه که انتظار تورو میکشه.

 

بازم ۱سال کار و خستگی!

(ستاد کوفت کردن تعطیلات نوروزی)

3.عاقبت زمستون رفت و رو سیاهیش برای ما موند !

امضاء حاجی فیروز !!!

4.تو عید میوه ها گرون میشه ، قدر خودتو بدون گلابی !!

5.با توجه به گران شدن نرخ sms پیشاپیش نوروز 91 ، 90

تولدت ، تولدم ، پیوندتان و قدم نورسیده مبارک.نور به قبرت بباره !!



:: موضوعات مرتبط: sms عید 1390 , ,
:: برچسب‌ها: اس ام اس , عید , 90 , نوروز , ,
|
امتیاز مطلب : 101
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
:: ادامه مطلب ...

تعداد صفحات : 28